چون مهمه بین مطلبهای برمودا میارم
خانمی بعد از ساعتها کار، دفتر کارش را ترک میکند؛ او کودکی را میبیند که
کنار جاده ایستاده و در حال گریه کردن است. این خانم دلش به حال کودک میسوزد،
بنابراین از او دلیل گریهاش را میپرسد. کودک توضیح میدهد که گم شده و از
خانم میخواهد که او را به خانهاش برساند و کاغذی را به او میدهد که آدرس
خانهاش روی آن نوشته شده بود. *
*زن که فرد مهربانی بوده، تصمیم میگیرد کودک را به خانهاش برساند؛ بدون اینکه
به چیزی مشکوک شود.*
*وقتی به خانه میرسند، زن زنگ در را میفشارد اما دچار برقگرفتگی شده و بیهوش
میشود.*
*فردا صبح وقتی به هوش میآید، میبیند که لخت، در خانهای خالی روی تپهای است
و دور تا دورش حدود 20 کاندوم استفاده شده، روی زمین افتاده! او حتی متجاوزان
را ندیده بود!*
*به همین خاطر است که این روزها، جنایتکاران افراد مهربان را نشانه گرفتهاند.
دفعه بعدی که اتفاق مشابهی برای شما رخ داد، هیچوقت کودک را به مکانی که
میگوید، نرسانید و در صورت اصرار و التماس او، او را به ایستگاه پلیس تحویل
دهید.*
*بهترین کار در حق بچههای گمشده، تحویل به ایستگاه پلیس است. لطفا این ایمیل
را به تمام دوستان و همکاران خانم خود، و آقایانی که دوستدختر یا همسر دارند،
ارسال کنید.
سلام
چه قدر بیرحم...راست گفتن این رواز نمیشه آدم به چشم های خودش هم اطمینان کنه
آره دوستم
سلام:دوست عزیز وب جالبی داری اگه وقت کردی به ما هم سری بزن و با حرف دلت کلبه کوچیک ما رو قشنگ کن ممنون میشم
بیا ای مرگ امشب راحتم کن سخت دلگیرم
ملول از ننگ هستی هستم و از زندگی سیرم
اگرجان از تن انسان چو بیرون رفت میمیرد
ندارم جانی اندر تن چرا آخر نمیمیرم
گریزانی چرا ای مرگ ای صیاد دام افکن
شکارآمد به پای خود چه غم داری بزن تیرم
بیا دستم به دامان تو دستم را بگیر امشب
وگرنه انتقام زندگی را از تو میگیرم
بیا و دست بردار ای فلک از بازی جانم
ورق برگشت بازنده تویی در دور تقدیرم
اگرچه عمر کوتاهم برای عاشقی کم بود
بیا ای زندگی بگذر دم آخر زتقصیرم.
سلام دوست عزیز و قدیمی
از اینکه تو این مدت که نبودم لطف کردی بهم سر زدی ازت ممنونم
بالاخره تموم شد و اومدم
بعد از این دیگه میام بهت سر میزنم
سلام خوشحالم که برگشتی.
وبلاگت خیلی خوبه .
اما این دیگه چه مطلبی بود اینطوری که ادم از خودشم میترسه ...
خوب اینکه آدم ها این روزا دیگه دارن به ... شدن میرسن شکی توش نیست
اما اون چیزی که سواله اینه که چرا؟؟؟؟؟
سلام
خوب هستید؟
خوشحالم میبینم هنوز دارید می نویسید
بد روزگاری شده... دیگه نمیشه در حق کسی هم خوبی کرد. دیگه حتی اگه بهمون خوبی هم کنند باورمون نمیشه... چرا اینطوره؟
گویا کمتر از گذشته میایید این ورا؟
تن مرد و نامرد یکیست
زمان بگذرد تا بدانی مرد کیست
دریابیم خود را همچون دریا
که راه خود را یافته اندر قعر خاک ها
من یافتم خود را بیا پس کجایی
دریاب مرا که دمی است که به قعر روم
بچه ها این ها همه نشانه آخر راهه
مراقب باشید که ظهور نزدیکه
نشانه هاشم زیاده برید دنبالش میبینید
این مطلبتون خوب بود تو این زمونه چشم هم نمیتونه به چشمش اعتماد کنه یه نکته اون واژه کاندوم و لخت رو سانسور کن حیف وبلاگت فیلتر میشه
من داغدیده ام که دارکم این و بهت میگم
dooste khubam age modiran ein saite enghadr aghab monde hastan ke webloge bekhatere ye matlabe ejtemayie mofid filter mikonan khob bezar bokonan.ma bayad yad begir ye chizayi va ye vajehayi baraye etelae jame hast va be kar bordaneshon lazeme
واقعا نمی دونم چی بگم.....آخه آدم چه قدر س ک س ی باشه که همچین کاری کنه.. این همه زن که از این کارا خوششون میان و انجامش میدن ..آخه چرا این بیچاره رو این طوری کردن. چرا با یه زن خوب همچین کاری کردن؟؟؟..واقعا هم که وحشین.